سلام عشق من حالت خوبه خسته نباشی هم به تو عزیز دلم و هم به دوستانت که
اینروزها سخت تلاش می کنند وای امشب چقدر خندیدم از دستت اون تیکه ای که
گفتی هراتفاقی تو بچگی برام می افتاد می گفتن بخواب خوب میشی
ای جانم خیلی با نمک بود امشب این کت و شلواربهت میومد مخصوصا
اون دستمالی که سر جیبت بود خیلی شیک کرده بود راستی با آقای
ظلی پور که می افتی میشید دو تا مجری شلوغ و شیطون که به مهمونها
اجازه حرف زدن نمی دید اونایی که کم حرف هستن از دست کارهای شما
هنگ می کنند انشاءالله که از چشم بد دور باشی عشق جانم و خوشحالم که
هر شب می بینمت الهی شکر امشب داداشم مامانم و خواهرم رفتن حرم به
خواهرم گفتم واست دعا کنه ولی چون تو تایم برنامه ات رفتن من نرفتم اگه
بتونم این چند روز آینده به نیتت میرم حرم که امسال هم فوق العاده بشه
برنامه ات همونی که خودت دلت میخواد
:: برچسبها:
دلنوشته چشمان بی فروغ,
|