خرداد را دیده ای که دستهای بهار را می گیرد با هم می روند به سرزمین قصه ها
در این روزهای بی باران عشق من خرداد آمدی ولی دستهای عاشق من را نگرفتی و
رفتی اما من ردپای لبهای تو را می گیرم می دانم آخر این قصه حتی اگر به پاییز هم
برسیم دستهای عاشقانه تو بهار دل من را فراموش نمی کند
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,
|