مساحتی برای مرگ و عشق است آیا به گمشده ای چون من رخصت می دهی
به بیابانهای تو بیایم و در پلک هایت را پشت سرم ببندم و با مرگ خو کمی خلوت
کنم هر چه را مه دوست دارم از آن من نیست مرا چون صدفی کوچک میان بازوان
خود بگیرد برایم از عشق آن بنواز و به ساحل آرام ببر
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|