الهی من فدای تو بشم که امشب پیش دستی کردی قبل از اینکه من برایت
بنویسم تو استوری گذاشتی چه عجب که این موقع ها استوری گذاشتی واقعا
بعید بود چقدر استوری ات حرف دل بود اخ اخ اخ فرض کن من از ساعت ۸ صبح
تا ۴ بعدازظهر کلاس دارم و الان هم بیدارم دلم نیومد قبل از اینکه بخوابم باهات
صحبت نکنم البته خودم می دونم که مثل دیوونه ها اینجا باهات صحبت می کنم
خوبی اش این هست فقط من می دانم که دارم با تو صحبت می کنم کسی نمی دانم
روی صحبتم با چه کسی هست و تو هم می دانی من دارم با تو صحبت می کنم تو
هم می دونی من چقدر مثل دیوونه ها عاشقت هستم آهای فریاد دوستت دارم احسان
جونم راستی کارهایت چطور پیش می رود خوب هست با این اوضاع مملکت می دانم
که چقدر شرایط سختی را داری ای جان دلم مواظب خودت باش راستی امشب املت
داشتیم چقدر یادت بودم می دونم املت دوست نداری راستی دیگه از چه غذاهایی بدت
میاد من همه غذاها رو دوست دارم البته غذاهایی که نون در آن ریز می کنند اصلا خوشم
نمیاد مثل ابگوشت و اشکنه البته می خورم ولی اصلا نون ریزه نمی کنم ولی کله پاچه رو
خیلی دوست دارم مخصوصا زبون اش رو و چشم اش رو خیلی لذید هست وای چقدر الان
هوس کردم خخخخ من خیلی شکمو هستم من حتی خودم تنهای در خانه باشم چنان واسه خودم
غذا درست می کنم و خودم را تحویل می گیرم که نگو غذا جایگاه ویژه ای در زندگی من دارد
البته بعد عشق تو هااااا راستی امروز صبح رفتم مانتو ها رو از خیاط گرفتم و یک دونه پالتو
هم دوخته بود خیلی خوب دوخته بود و همه ایرادهای مانتو را بر طرف کرده بود خدا رو شکر
خوب شده بود تا بقیه را بدوزد من یکسری مانتوها را نقاشی کردم یکسری باید کار دست کنم
تا امیدوارم بشود برند مانتو را راه اندازی کنم بعد میرسه پروسه فروش اش که کلی باید تبلیغات
شود من خیلی دوست داشتم رستوران راه اندازی کنم مامانم تازه با این کار هم مخالف بود راضیشون
کردم دعا کن بگیرد شروع اش فوق العاده سخت هست البته هر کاری اولش خیلی سخت هست
تا ببینم چه پیش می آید امید به خدا من برم بخوابم که صبح خواب می مانم خخخخ بعدا باهات
صحبت می کنم عزیز دلم احسان جونم خوب بخوابی دوستت دارم قد یه دنیا اگر باورش کنی
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,