مرا با غم حسابی نیست مرا با غصه کاری نیست
دلم می خواهد از امروز رها سازم خودم را از غم و دلتنگی و تشویش
من از این شنبه خود را دوست خواهم داشت و با جسم و روحم مهربانی ها
خواهم کرد و از یکشنبه با مردم قراری تازه خواهم داشت تبسم هدیه خواهم کرد
و دستانی که می بخشد به نیکی و دوشنبه با خدا من عهد می بندم برایش بنده ای باشم
همان جوری که او می خواهد وسه شنبه مهربانی هدیه خواهم کرد و می بخشم تمام
آن کسانی را که من را سخت آزردند و در چهارشنبه این هفته ی زیبا که آیدخدا را بر تمام
داده هایش شکر خواهم گفت و در پنج شنبه از دنیا و هر چیزی که دارم شاد خواهم شد
و به یاد رفتگان خیراتی از حسرت بی دوست بودن را نثار دوست خواهم کرد ودر جمعه
با رضایت زنده خواهم بود با سخاوت مهر خواهم داد با سعادت بهره خواهم برد
و هفته ای این چنین بر تو و بر من ماه خواهد شد سال خواهد شد
و این چنین روزگاری که طعمش شیرین چون شهد و عیشش مدام و ماندگار خواهد شد
عزیزم هفته به کامت باشد آمین
:: برچسبها:
دلنوشته لحظه قرار عاشقی,