مواظبت خودت باش عزیزم امیدوارم همه کارهات خوب پیش بره الهی 

آمین راستی یک خورده از دستت  دلخور شدم ولی با خودم گفتم شاید

برداشت من اشتباه باشه بعد با خودم فکر کردم آدم که از دست عشقش 

دلخور نمیشه البته کار هم داشتم این دو روز گفتم یک خورده بشینم 

واسه امتحان ارشد بخونم خیلی سرم شلوغ بود که حتی روز ماما رو هم یادم رفت به زن عمو جانم تبریک بگم امشب بهش گفتم فرض کن

ولی عصر امتحانم رو دادم ولی خیلی سخت 

بود واسه دروس تخصصی وقت کم آوردم مراقبه از دستم گرفت 

دعا کن قبول بشم این کنکور چی بوده هر کسی رو براساس

مهارت و توانایی اش وارد اون رشته بشه نه اینکه مدرک می گیرند 

یک کلمه از اون رشته ای که درس خوندن نمی دونند عجب مملکتی 

داریم هیچ چیز سر جای خودش نیست واسه هیچی ارزش قائل نیستند

واسه هنر که تو این مملکت یک جایگاه کوچکی هم نمیشه پیدا 

کرد اصلا یک هنرمند هیچ ضمانت کاری نداره فقط باید عاشق هنر

باشی تا دوام بیاری واقعا چرا خارج از کشور به هنر این مملکت

انقدر بهاء میدهند ولی خودمون نه ..........

   لطیف ترین یاسهای سپید از در میان حریری هفت رنگ از ابریشم

می پیچم و آن دسته گل را به غنچه هایی از گل سرخ وزین کرده و تقدیمت میکنم

عشقت همیشه در صدف سرخ قلبم جای دارد بهترینم به پای همه خوبیهایت

برایت خوب  ماندن خوب بودن خوب دیدن را آرزو میکنم رو

بشم .ای جانم دیگه از الان درگیر ماه عسلی دیگه از الان نگرانیهات  واسه برنامه ات

شروع میشه امیدوارم که مثل همیشه همون برنامه ای که ایده آل هست 

واست محقق بشه منم از خدا میخوام که موفق بشی عسل طلای من 

راستی امشب کنسرت بهت خیلی خوش گذشته الهی که همیشه شاد

باشی و من هیچ  وقت غم و ناراحتی تو رو نبینم ای جانم خیلی آروم 

شدی در برابر حرفها و تهمت هایی که بهت میزنند خیلی آروم شدی 

نمی دونم شاید من این طور حس میکنم امیدوارم آرامش و صبور

خدا بهت بیشتر بده منم میدونم و مطمئنم که تو هر کاری بخوای  رو

میتونی انجامش بدی 

راستی جایت خالی امروز محضر دعوت بودیم عقد دختر عمه جونم بودیم

خیلی خوش گذشت جای تو هم مثل همیشه خالی بود عمه ها و عموهام  

من رو خیلی خیلی دوست دارند فرض کن فقط عمه ام من رو دعوت کرده 

بود بقیه فقط بزرگترها بودندالبته خیلی دوست داشتند که من عروسشان 

بشم چهار یا پنج سال پیش که بابام میخواست

زمین 500 متری پشت پدیده شاندیز بخره یکی از پسر عموهام

اصرار اصرار که منم میخوام شراکت کنم با دختر دائیم  میگفت شما خیلی

خوش شانسی طفلی فکر میکرد اگه شراکت کنه حتما راه ازدواج هم 

فراهم میشه همشون خیلی خیلی خوبند ولی تو  عشق منی فقط تو تو قلبمی

همه براشون سوال هست که من چرا ازدواج نمیکنم آخه کسی چه میدونه 

تو دل من چی میگذره من مطمئنم خدا هم من رو کمک میکنه چون غیر از

اون منت کسی رو نمی کشم خودش خیلی بزرگ و مهربونه خیلی خیلی 

لطف رو همیشه تو لحظه لحظه زندگیم احساسش کردم ممنونش هستم

اصلا بیخیال آدم نباید عشقش رو ناراحت کنه اصلا هر تصمیمی که خودت

دوست داری بگیر منم راضی هستم و به انتخابت احترام میذارم و همیشه

تو قلبم عشقت رو نگه میدارم تا هر موقع زنده باشم و نفس بکشم 

راستی واست نگفتم که مامانم یک عالمه کت و شلوار و لباس و کفش

اینا واسه کارگرها یی که دارن باغمون  رو درست میکنند برد وای مامانم

میگه اگه بدونی اینا با چه ذوق و شوقی بر میداشتن و دعا میکردن

که نگو مامانم  بخاطراینکه شاید ناراحت بشن گفته واسه کار تون

اگه به درد میخوره بر دارید آدم یک حال عجیبی بهش دست میده واقعا

چرا باید یک عده در فقر و تنگدستی به سر ببرند واقعا ظلم هست 

که تو کشور اسلامی آمار فقر و فساد و طلاق و اعتیاد انقدر بالا 

باشه آدم دلش میگیره خدا خودش کمک کنه الهی آمین بقیه اش واسه 

بعدا واست صحبت میکنم