.....................



سلام احسان عزیز دلم حالت چطوره خوبی خیلی خیلی خیلی دلم برایت تنگ 

شده راستی روز مرد مبارک باشه البته با تاخیر و به پدر گل ات هم تبریک بگو 

من مطمئن هستم تو در آینده پدر فوق العاده خوبی خواهی شد ای جان دلم عزیزمی راستی بهت

تبریک میگم که بالاترین رای را اوردی با تمام وجود خوشحال شدم

واسه برنامه ات خیلی ز حمت کشیدی خدا رو شکر که موفق شدی خدا بزرگ هست

خیلی از آدمها ناراحتت کردند ولی خدا خودش کمک ات کرد این سالومه چی میگه

این وسط یعنی بی هویت ترین شبکه همین شبکه من و تو هست

راستی چقدر ناراحت شدم برای فیلم ات چرا سکانس کم در سینما گذاشته اند

نگران نباش خدا بزرگ است کمک ات می کند به اون توکل کن

کسی نمی تونه جلوی راهت سدی قرار بده کیش که بودم همه اش به فکر تو بودم

جایت مثل همیشه کنارم خیلی خیلی خیلی خالی بود دیروز ساعت 3 صبح مشهد

رسیدیم مسافرت طولانی شد ولی خیلی خوش گذشت چقدر این چند روز پست گذاشتی

پیگیرت بودم ولی نت خیلی ضعیف بود و خیلی کم وقت میشد که اینستاگرام ات را 

نگاه کنم و بتوانم بیایم در وبلاگم باهات صحبت کنم وقت هم 

نمی شد و مسافرت که میرم از دنیای مجازی فاصله

می گیرم راستی تو هم دلت واسم تنگ شد بعید می دانم دیگه نمی آیی در تلگرام 

ماه عسل منتظر جواب حرفهایی که برایت نوشتم هستم نمی دونی چقدر انتظار عشق

سخت و زجر آور است و چقدر دلواپس ..............وقتی دیروز صبح رسیدم اولین کاری 

که کردم اینستاگرام ات را نگاه کردم و تلگرام قبیله و مثل اینکه مصاحبه زنده تلفنی داشتی

یک تیکه از مصاحبه که داشت در مورد خبر ازدواج ات می گفت که گوش دادم و دیگه بقیه

اش را گوش ندادم از فرط ناراحتی 

انقدر حالم دگرگون و عرق سردی روی بدنم نشست حالم قابل توضیح دادن نیست خدا

خودش می داند دیگه خوشی سفر کیش از یادم رفت و فقط تا صبح گریه کردم 

و وقتی صبح بیدار شدم چشم هایم پف کرده بود با ترس و لرز اون کلیپ هایی که در مورد

ارتباط تلفنی ات با برنامه ای بود را باز کردم و بطور کامل گوش دادم و همین طور اشکهایم

سرازیر بود که بعد فهمیدم که گفتی دروغ است و اقای زاهدی باهات شوخی می کرده 

ولی شوخی اش هم جالب نیست نمی دونی چه حال دگرگونی داشتم در مورد عشق 

شوخی نکن خواهش می کنم نکند تو عاشق من نباشی و کسی دیگه ای تو زندگی ات

هست راستش رو بگو چون من غیر از تو کسی در زندگی ام نبوده و نیست چون من 

فقط تو رو دوست دارم و می خواهم تو مرد زندگیم باشی ولی واقعا بریدم چطوری به 

تو بگویم از طریق چه کسی کمک بگیرم واقعا خسته شدم از اینهمه انتظار .....

حدسم درست بود که بغض لحظه سال تحویلت مربوط به خودت بود ای جانم چقدر

مظلوم اشک می ریختی دلم واست کباب شد ای جانم چقدر به دوستت غبطه خوردی 

که سه تا بچه داره ای جانم تو بچه دوست داری و دیگه نمی گویی کار دارم و از 

ازدواج کردن فرار نمی کنی امسال حسابی متحول شدی هاااااا من مطمئن هستم 

تو خیلی بابای خوب و مهربون و دلسوز و فداکاری میشی پس هی نگو من هنوز مرد 

نشدم تو اگر ده سال دیگه هم بگذره همین مدلی هستی با همین شیطنت و شوخ طبعی

پس بجای اینکه به دوستت غبطه بخوری عشق من را باور کن  و بیا تا ما با هم 

حرف بزنیم نمی دانم تو مرد زندگیم خواهی شد توی این سالها هیچوقت به کسی که

اطرافم ازدواج کردند غبطه نخوردم چون هدف و معیار و باور من در ازدواج با بقیه فرق 

داشت و به عشق تو ایمان داشتم و هیچ چیزی در زندگی دو نفره بالاتر از عشقمون

نیست ثانیه ای از فکر کردن به تو غافل نشدم چون با تمام وجودم باورت دارم من تو 

رو با تمام وجودم سعی می کنم خوشبختت کنم و با امدنم به زندگیت نذارم لطمه ای 

به کار ات بزنم سعی می کنم سکوی پرش ات باشم چون تو واسه این جایگاه خیلی 

زحمت کشیدی به حرفهایم اعتماد کن به امام رضا ع راست میگم بگذریم من مطمئن 

هستم و دلم خیلی روشن هست که امسال خدا خودش کمکم می کند تو مال خودم 

هستی و نمی ذارم کسی تو رو از من بگیره اگه نه اون موقع من دق می کنم .....

راستی واست نگفتم خیلی مسافرت خوش گذشت جایت حسابی خالی بود 

اول رفتیم بندرعباس و بعدش با تاکسی رفتیم بندر خمیر 2ساعت و نیم راه بود 

بعد سوار لنج شدیم و رفتم کیش اونجا بابام یک سویت اجاره کرده بودند و رفتیم

نزدیک دریا و بازار ها بود ما هم که عشق بازارو خرید انقدر خرید کردم که نگو ولی 

خیلی قیمت مناسب و بعضی هاشون ارزون و با کیفیت بعضی هاشون انقدر ارزون

می فروختند که آ دم شوکه میشد اینها سود هم می کنند یک تومنی خرید کردم 

ولی خیلی وسیله های شیک تونستم بخرم من اعتقادی به جنس گرون خریدن ندارم

هر چیزی که قشنگ باشه و به دلت بشینه باید خرید وای انقدر راه می رفتیم که نگو 

فقط استراحتمون موقع ناهار و شام بود ولی واقعا آدم تا نگردد نمی شود جنس قیمت

مناسب و ارزون خرید و هم شیک هم باشد ما وقتی وارد هر پاساژی که میشدیم 

هر کدوم جدا واسه خودمون خرید می کردیم و اگر می موندیم که می خواستیم

از هم فکری هم استفاده کنیم به همدیگر زنگ میزدیم که بیایند نظر بدهند طفلی 

همسر خواهرم همه اش دنبال شایراد بود انقدر شیطون شده که نگو بعضی موقع ها

من کمک شون میکردم و شایراد کوچلو رو نگه می داشتم یا هم بابام نگهش میداشت 

دیگه خلاصه پاساژی نبود که هر کدوم دو بار می رفتیم جایت خالی بعد هم غواصی و 

هم پاراسل رو رفتم خیلی جایت خالی خوب و هیجان انگیز بود بقیه جاهای دیدنی رو نرفتم 

چون قبلا رفته بودم وای موقع غواصی لحظه ای که کپسول رو پشتم گذاشت وزنه وای 

چقدز سنگین شده بودم یک دفعه پرتم کرد داخل اب ولی خوب خدا روشکر واسه اولین

تجربه خوب تونستم از پس اش بر بیاد من خیلی ترسو هستم از جک و جونور میترسم

فرض کن رفتم زیر آب ماهی ببینم خیلی ولی دنیای زیبایی بود مثل خواب بود و اینگاری

تو برنامه کودک که د یده بودیم رویا به حقیقت پیوست چقدر ماهی های خوش آب و رنگی 

واقعا خلقت خدا چقدر پر از رمز و راز و شگفت انگیز است تجربه شیرین و جذابی بود 

خدا رو شکر نفس کم نیاورد و به راحتی نفس کشیدم جایت خیلی خالی بود خیلی ...

راستی تو غواصی رفتی وقتی از غواصی برگشتم انقدر همسر خواهرم  سر به سرم

گذاشت که نگو می گفت فکر کردم ماهی ها خوردنت خخخخخخخخخخ تو چطوری جرات 

کردی بری داخل اب ولی همسر خواهرم بعدا لو داد که خیلی ترسیده بود ولی ترسش 

از موقعی هست که 7 سال پیش میرند انتالیا بعد رافتینگ میروند و بعد با خواهرم

می افتند تو دریا و از ان موقع از دریا می ترسد دیگه خلاصه اینطوری تمام لحظه لحظه 

های مسافرت همه اش تو تفکرت بودم تو هم مسافرت بودی بهت خوش گذشت اول 

فکر کردم قشم هستی بعد دیدم اشتباه خوندم فشم هستی کجا هست امیدوارم

بهت خوش گذشته باشه تو هم جای من رو خالی کردی من خیلی بیشتر موقع ماهی 

خوردن که می دونم خیلی دوست داری مخصوصا اونجا که ماهی هاشون تازه است خوردنش

لذت بخش است وای انقدر در مسافرت پرخوری کردیم که نگو خداروشکر وزنم اضافه نشد

چون خیلی راه رفتیم وای عاشق خوراکی های خارجی اونجا هستم و قهوه های بی نظیرش 

 وقتی کنار دریا می رفتم جایت را کنارم بیشتر و بیشتر احساس می کردم یعنی میشه 

امسال ما دستهامون در دست هم باشه و آرامش کنار ساحل و صدای امواج دریا رو 

با هم حس اش کنیم آره تو هم یک چیزی بگو عشق رو به زبون بیار نترس من تا آخر

عمرم باهات هستم و همراه زندگیت هستم باورش کن راستی امروز کجا میری 

رفتی شمال اگر رفتی بهت خوش بگذره مواظب خودت باش احسان جونم 

 





:: برچسب‌ها: دلنوشته لحظه قرار عاشقی,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 13 / 1

و ساعت 2:20 قبل از ظهر



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by cheshmanabi ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




................................................ النازپوراسماعیلی ............................................. به صفحه اینستاگرام نقاشی ایرانی من بپیوندید: INSTAGRAM_IRANIAN1PAINTING ............................................. به صفحه اینستاگرام آشپزی من بپیوندید ... lnstagram- cheshmanabi ............................................... https://instagram.com/shayda_wear?igshid=10z6vflya9ey6 مزون مانتوی اینجانب دراینستاگرام عضو شوید ممنون




الناز پوراسماعیلی
















حافظ , دلنوشته غم فراق , دلنوشته لحظه قرار عاشقی , دلنوشته فراق , سهراب سپهری , مولانا , شعر , سخنان بزرگان , دلنوشته چشمان بی فروغ , آشپزی 2 الناز , جک , آشپزی الناز , دلنوشته غم فراق , مینیاتور , صنایع دستی ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 597
بازدید هفته : 2502
بازدید ماه : 6029
بازدید کل : 776521
تعداد مطالب : 24293
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



<-PostTitle->

<-PostContent->

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
[ ]
................................. ???????????????? ...........................

دانلود آهنگ
.............................

دانلود آهنگ
.................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
........................................

دانلود آهنگ
...........................................

دانلود آهنگ
.........................................

دانلود آهنگ
...........................................