انگاری امام حسین ع دنیا را به من داده وای اصلا باورم نمیشه خدایاشکرت که آنقدر خوبی عصری سفره 

حضرت ابوالفضل دعوت بودم خیلی یادت کردم آنقدر واست دعا کردم که نگو خیلی واسه آرامش ات دعا کردم 

نبینم غمگین باشی الهی واست بمیرم که ناراحتی من ناراحتت کردم منو ببخش عزیز دلم از اول محرم امسال 

تصمیم گرفتم هر شب برم روضه امام حسین ع و با تمام وجودم واسه عشقمون گریه کنم و ازش بخواهم 

معجزه کند و از امام رضا ع و امام زمان و حضرت فاطمه و حضرت علی و این عزیزان را واسطه قراردادم 

که کمکم کنند نمی دانم معجزه اتفاق افتاده یا قراره امام حسین ع واسم‌ معجزه کند عصری سر سفره 

حضرت ابوالفضل گفتم کمکم کن حاجت بگیرم سال دیگه عصر عاشورا سفره ابوالفضل پهن می کنم 

البته اگر سال دیگر همین موقع تو در کنارم باشی البته اگر به صلاح دو تایی مان باشد وای احسان جونم 

اصلا باورم نمیشه که مشهدی وای دارم بال در میارم یا قراره از خوشحالی سکته کنم خخخخخ وای 

تو حاضری من رو ببینی و با هم صحبت کنیم اگر هم دوست نداشته باشی عیبی ندارد همین که اومدی 

که من با تمام وجودم عطر نفسهایت  را حس کنم یعنی یه دنیا معجزه که امام حسین ع لطف کرده 

من صبح به آقای سعیدی می گویم که می‌شود باهات صحبت کنم امیدوارم کمک ام کنند نمی دونم 

چطوری می توانم ببینمت امیدوارم فکر نکنی که دارم واست کلاس میذارم واقعا من بلدش نیستم 

که الان کسی که دوستش دارم و اینهمه سال واسه عشق اش انتظار کشیدم حالا باید چکار کنم امیدوارم 

حرفهامو درک کنی من عاشقانه دوستت دارم و روی عشقم به تو و دوست داشتنم به تو هستم و خواهم بود 

فقط کمی گیج و مبهم و کلافه و سردرگمم نمی دانم باید چکار کنم کدوم راه درسته باید چطوری بهت 

ثابت کنم که چقدر دوستت دارم امیدوارم فکر نکنی من دختر مغروری هستم یا اینکه که فکر کنی 

من نسبت به عشق ام به تو تردید دارم اصلا این طور نیست امام حسین ع قسم که خودش میدونه 

چقدر هر سال واست گریه کردم ولی امسال خیلی بیش‌تر و سوزناک تر و از امام حسین ع معجزه 

خواستم‌ نمی دانم تا چه حد حاجتم بر آورده شده امیدوارم حرفهایم را باور کنی یک حسی عجیبی 

و پر از اطمینان و امید و روشنی به عشق مون دارم نمی دانم‌ چه حکمتی هست و نمی دانم امسال سال 

عجیبی هست خیلی امسال تو دو بار هست که اومدی مشهد و برام سوال شده نمی دونم باز دیوانه شدم 

یک حسی بهم میگه که تو هم احساسی به من داری یا نه اشتباه می کنم و این خیالات من هست احسان 

جونم بگو یک حرفی بزن من کجا می توانم تو رو ببینم و ما با هم حرف بزنیم لطفا بگو چون من واقعا بلد

نیستم تا اینجا هم خدا دستم رو گرفته بقیه اش را هم به خدا میسپارم اون خیلی بزرگ هست و رحمت اش 

به من در زندگی ام سرشار شده حتما اگر صلاحمون باشد دست من و تو رو تو دست هم می گذارد

و ما در کنار هم خوشبخت میشویم  تا آخر عمر و شک

ندارم ولی باید هر دو بخواهیم و تلاش کنیم واسه این عشق ‌..........................

راستی شله مشهدی اگر خوردی حتما بعد دو ساعت چایی نبات بخوری چون ممکن هست دل پیچه و دل درد 

بشی ولی خیلی غذای خوشمزه ای هست حتما امتحان کن راستی شام غریبان دو تا شمع روشن کردم 

به نیت دو نفریمان آخ احسان قلبم روشن شد که اومدی مشهد از خوشحالی خوابم نمیاد الان که دارد 

نوشته هایم را می نویسم ۴/۲۵ دقیقه هست ممنون خدا هستم و امام رضا ع که اومدی چقدر حال دلم 

خوب هست البته تا موقعی که هستی باز که بری و من رو نبینی و من دوباره از دلتنگی ات خفه میشوم 

الان حرم هستی یا خوابی مواظب خودت باش بهت خوش بگذره عزیز جونم دوستت دارم یک دنیا 

اهای فریاد فریاد فریاد البته اینبار خیلی نزدیکی به من الهی شکر