در مقام عشق تردیدی مکن
در مسیر عاشقی افسانه باش
هر چه بالا میروی افتاده باش
عشق یعنی ظاهر و باطن یکی
عشق یعنی باطنی آکنده از نور خدا
عشق یعنی عارف بیخرقه ای
عشق یعنی بنده ی بی فرقه ای
عشق یعنی آنچنان در نیستی
تا که معشوقت نداند کیستی
عشق یعنی ذهن زیبا آفرین
آسمانی کردن روی زمین
عشق گوید مست شو گر عاقلی
از شراب غیر انگوری ولی......
هرکه با عشق آشنا شد مست شد
وارد یک راه بی بن بست شو
کاش در جامم شراب عشق باد
خانه ی جانم خراب عشق باد
هر کجا عشق اید و ساکن شود
هر چه ناممکن بود ممکن شود
در جهان هر کار خوب و ماندنیست
ردپای عشق در او دیدنیست
شعرهای خوب دیوان جهان
سر عشق است و سرود عاشقان
سالک اری..........عشق رمزی در دل ست
شرح و وصف عشق کاری مشکل است
عشق یعنی شور هستی در کلام
عشق یعنی شعر مستی والسلام
:: برچسبها:
شعر,